امروز یه روز شاد برای بچه های مدرسه بود
با توجه به نزدیک شدن ایام امتحانات طرح یک روز شاد در مدرسه پیاده شد...
بچه ها با گروه بندی جای جای مدرسه نشسته بودند..با کلی تنقلات و غذا و میوه..وسایل ورزش رو هم بهشون دادم تا هرچی دلشون می خواد ورزش کنند و بازی...
دم در هم بچه های انتظامات به کیسه از چیپس و پفک و تخمه های بچه ها رو مصادره کرده بودند.
علی رغم اینکه بهشون گفته بودم این چیزا رو نیارن ..اما بعضی فکر کردن من همینجوری گفتم....
البته موقع تعطیلی مدرسه همشونو بهشون پس دادیم...
اش نذری روز عید غدیر رو هم امروز پختیم.عمو جایزه هم اومده بود ..تا وسایل خودش رو بفروش برسونه....یه کمی عصبی مزاجه.بچه ها تا وسایل و دست می زدند کلی عصبی میشد و بچه ها موذیانه کیف میکردن..که دادشو در میارن...
یکی از بچه ها هم تولدشو توی مدرسه جشن گرفته بود....
دیروز جلسه اموزش خانواده داشتم...اقای رمضانیان از مدرسان مجرب اموزش خانواده سخنرانی کرده بودند..ایشان مسئول انجمن اولیا و مربیان سازمان اموزش و پرورش استان مازندران هستن...
به سه نفر از والدین هم به قید قرعه هدیه داده شده بود...به خاطر حضور در جلسه اموزش خانواده..
معاون پرورشی اداره هم با مسئول امور بانوان اداره خانم مسافر برای بازدید به مدرسه اومده بودن...
خلاصه روز خوبی بود ....و روز پرکار..
لباسهای خانم جهانبیگلو و خانم علی پناه سیاه شده بود برا همین خانوم جهانبیگلو از من سه روز مرخصی خواست که با یک اخم من از مرخصی خود صرف نظر کرد...