ارتباطات در جهان امروز خیلی اسان و ساده است..ما که دانش اموز بودیم اون سالای قدیم...شاید جز در مدرسه، معلمامونو اصلا جاهای دیگه نمیدیدم..حالا مگه کجاها میرفتیم...؟مسافرتها و گردش و تفریح که به این صورت الان وجود نداشت...
البته برای ما ها خیلی جالب بود که معلمامونو در فرمی غیر مدرسه می دیدیم....برامون زندگی انها اسرار امیز بود و همیشه دنبال این بودیم که شوهرش کیه چه کارس ..چندتا بچه داره و خلاصه میشد یه الگو برامون.همین ...الگو...
میخوام برم سر اصل مطلب....
ایا الان هم این تفکر وجود داره...
اصلا بچه ها می تونن روی معلما حساب باز کنن و در این قحطی بازار در این فضای نابسامان فرهنگی یک الگوی مناسب پیدا نمایند..
در زمانیکه خانواده ساز خودشو می زنه و مدرسه هم ساز یک سری دستور العمل های خاص رو..
و هماهنگی هم بین این دو وجود نداره یا اگه باشه خیلی ضعیف...
..بریم روی عملکرد همین معلم در جامعه ی الان..
منظور از معلم فرقی نداره مدیر باشه معاون باشه مشاور باشه ..منظورم هرکسیه که توی مدرسه داره کار اموزشی و پرورشی میکنه..
ما داریم اهمیت کارمون رو فراموش میکنیم...چرا ؟ برای اینکه دردهای جامعه ما بهتر نشده داره بدتر هم میشه و یا گهگاهی مثل مسکن عمل میکنه..
در حالیکه نابترین فرهنگ در همه مسائل زندگی با غنی ترین منابع رو داریم ولی فرسنگها از کاربرد ان دوریم...
چرا؟
راحت هم داریم میدون رو خالی میکنیم..ایه یاس می خونیم..و تموم تقصیرها رو هم بندازیم گردن یکی، حالا هر کی باشه..
روشهای تربیتی ما بهتر نشده بدتر داره میشه..گهگاهی به دینمون هم نگاهی نمیندازیم که در این موارد چه توصیه ایی کرده؟
عقل ناقص خودمون میشه منبع قوی تصمیم گیری نهایی...!!!!!!!!!!!!
انتقاد پذیری هم که داره جایگاهشو از دست میده....!!!!!!!!!!!!
از اون طرف خانواده ها که خدا عمرشون بده..اگه دانش اموز زرنگ داشته باشن که مشکلی نیست ولی اگه ضعیف داشته باشن ..که از مدرسه توقع معجزه دارن...!!!!!!!!!!!!!!!
بعضی وقتا معلوم نیست که این دانش اموز چه طوری تا این حد بالا اومده در حالیکه خواندن و نوشتن روان رو بلد نیست و کلی غلط املایی هم د اره..!!!!!!!!!!!!!!!!
حالا بفرمایین معلم این وسط چقدر میتونه تحول افرین باشه؟
ایا بدون ایثار گری میتونه..بدون صبر ..تحمل ..ایمان ..علم..خلاقیت ..میتونه؟
چنددر صد معلمامون این چنین خصلتهایی رو دارن.............؟
سیاست و مشکل مالی و از این چیزا رو بندازیم دور...اگه به این چیزا توجه کنیم که بلکل باید از این شغل دست شست...
زندگینامه محمد قریب رو که دیدین.....چه کارا برای مردمش نمیکرد...
یا همین مدیر اموزگار مدرسه کالو در بوشهر....
.خواست توانستن است......
مشکل همیشه هست ولی این فرصت انسان سازی و تحول افرینی برای ما معلما همیشه نیست...
ما معلما فرصت های نابی برای خدمت به کشورمون داریم که مشاغل دیگه ندارن...
معلم چه در مدرسه چه در جامعه از امتیاز الگو بودن برای کودکان و نوجوانان و جوانان بر خورداره...
ایا براستی در محیط مدرسه با بیرون از مدرسه تطابق داریم.....
ایا به اموخته هایی که خود تدریس می کنیم عامل هستیم؟